ميزند باران به شيشه
مثل انگشت فرشته
قطره قطــره
رشته رشتـه

خاطراتم همچو باران
در گذار از کوهساران

حاصل اين بذر کشته
رشته هر بند سرشته

اي دريغ از عمر رفته
سوز و سوداي گذشته

مي زند باران به شيشه
مثل انگشت فرشته

 قطره قطره...... رشته رشته